Search
Close this search box.
اختلال خودشیفتگی

اختلال خودشیفتگی از علائم تا درمان

اختلال خودشیفتگی، یکی از اختلالات شخصیتی است که در آن فرد دچار توجه بیش از حد به خود می شود و نیاز به تایید و تحسین دیگران دارد. افراد مبتلا به این اختلال می‌توانند مشکلاتی در ارتباط با دیگران داشته باشند و به منظور جلب توجه و تایید از سوی دیگران، رفتارهایی ناشایست انجام دهند. برای درک بهتر این اختلال و عوامل و علائم بروز آن، پیشنهاد می‌کنیم تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.

 اختلال خودشیفتگی چیست؟

اختلال خودشیفتگی یک نوع اختلال شخصیتی و یک وضعیت روانی است که فرد در این شرایط احساس مهم بودن می‌کند و نیاز به تحسین و توجه بیش از حد دارد. همچنین فرد خودشیفته دارای روابط آشفته و عدم همدلی با دیگران است. با این حال این افراد عزت نفس شکننده‌ای دارند و در مقابل کوچکترین انتقاد آسیب‌پذیر هستند. این اختلال در بیشتر زمینه‌ها مشکلاتی مانند روابط، مدرسه، کار و … را ایجاد می‌کند. افراد مبتلا به اختلال خودشیفتگی احساس می‌کنند لطف و تحسینی که سزاوارش هستند را دریافت نمی‌کنند، در این صورت به طور کلی ناامید و ناراضی هستند. همچنین در روابط خود به سرانجام نمی‌رسند و دیگران از کنار آن‌ها بودن لذت نمی‌برند. بنابراین فردی که دچار خودشیفتگی است، نسبت به دیگران احساس خودبزرگ بینی دارد و مغرور است و علاقه دارد تا همیشه مورد توجه همه افراد حاضر در یک جمع باشد.

اختلال خودشیفتگی

درمان اختلال خواب

علائم اختلال خودشیفتگی 

علائم اختلال خودشیفتگی در افراد مختلف متفاوت است میزان و شدت آن درجات مختلفی دارد. افراد خودشیفته دارای علائم زیر هستند:

  • بزرگ نمایی کردن دستاوردها و استعدادهای خود
  • زیاده روی کردن در اهمیت دادن به خود
  • ناتوانی در درک نیازها و احساسات دیگران
  • انتظار برتر به نظر رسیدن بدون هیچ تلاش و موفقیتی
  •  دارای رفتار مغرورانه و متکبرانه همراه با ادعا
  • نسبت به انتقاد حساس و زود رنج
  • مشکل در تنظیم احساسات و رفتار
  • در مواجهه با استرس دچار مشکل میشوند
  • اغراق در صمیمیت با دیگران مخصوصا افراد با جایگاه بالا
  • عدم علاقه به شنیدن مشکلات دیگران و بزرگ نشان دادن مشکلات خود
  • استفاده کردن از دیگران برای رسیدن به اهداف و مقاصد خود

چگونه اختلال شخصیت خودشیفته را تشخیص دهیم؟

راه‌هایی برای شناخت افراد خود شیفته وجود دارد. از مشاهده نحوه صحبت و تعامل فرد با سایر افراد می‌تواند به شما کمک کند که فرد خودشیفته را تشخیص دهید. در ادامه به روش‌های تشخیص و شناخت فردی که دچار اختلال خودشیفتگی است می‌پردازیم.

روش اول: مشاهده رفتار فرد خودشیفته

تغییر رفتار فرد را مشاهده کنید: در بیشتر مواقع، در اوایل رابطه با افراد خودشیفته، رابطه به خوبی شروع می‌شود. افراد خودشیفته در ابتدا بسیار دوستانه ظاهر می‌شوند و به حرف‌های شما به خوبی گوش می‌دهند به دلیل این که دوستی با شما تاثیر خوبی روی خودشان می‌گذارد.

این رفتار زمانی از بین می‌رود که ضعفشان با انجام کاری بروز داده شود. در نتیجه به جای درخواست حمایت از شما به عنوان دوست، عقب نشینی می‌کنند.

این تغییر رفتار زمانی رخ می‌دهد که فکر کنند چیزی در شما عوض شده است. چیزی درباره شما می‌یابند که با دیدگاه آن‌ها در مورد شما تناسبی ندارد. این تفاوت‌ها نشان می‌دهد که شما با آن‌ها شباهتی ندارید و به اندازه ن‌ها خوب نیستید.

اطرافیانشان را بررسی کنید: افراد خودشیفته علاقه دارند روی خودشان تمرکز کنند و به همین دلیل اطرافیان آن‌ها کسانی هستند که حس برتری‌اش را ارضا کنند و به ندرت فرد خودشیفته را به چالش بکشند.

اختلال خودشیفتگی باعث حس پوچی نیز می‌شود به طوری که فرد خودشیفته برای جبران این حس، دوست دارند که اطرافیانشان اشخاصی باشند که فرد را تحسین می‌کنند و به آن‌ها بگویند باهوش، جذاب و هر چیزی که فرد خودشیفته انتظار دارد بشنود.

به دنبال روابط کوتاه مدت گذشته آن‌ها بگردید: به دلیل این که افراد خودشیفته فقط به خودشان اهمیت می‌دهند، روابط کوتاه مدت زیادی هم دارند. این افراد به دنبال کسانی هستند که حس غرور و خودستایی را تقویت کند و همین می‌تواند برای فرد مقابل ناخوشایند و ناراحت کننده باشد. در نتیجه روابط افراد خودشیفته کوتاه مدت است.

در برخی مواقع حس خود بزرگ بینی فرد خودشیفته باعث می‌شود رابطه به خیانت کشیده شود. این افراد همیشه به دنبال فردی هستند که بتواند روی براورده کردن نیاز آن‌ها تمرکز کند. نیازهایی که شریک زندگی فعلی‌اش نمی‌تواند برآورده کند.

درمان استرس

روش دوم: گوش دادن به فرد خودشیفته

به برگرداندن موضوع بحث به خود توجه کنید: فردی که اختلال شخصیت خودشیفته دارد، به طور مداوم تمرکز بحث را بر خودش نگه می‌دارد. این امر می‌تواند با موضوع اصلی بی‌ربط باشد و اهمیتی ندارد. فرد خودشیفته همیشه سعی می‌کند داستان یا موضوعی را پیدا کند که او را در مرکز بحث قرار دهد. نکته مهم درباره فرد خودشیفته این است که پس از مدتی، شما و دوستانتان نیز در مورد او صحبت می‌کنید.

به مقادیر زیاد خودستایی توجه کنید: فرد خودشیفته همیشه در تلاش است که دستاوردهای خود را بزرگ جلوه دهد و می‌خواهد مهم‌ترین فرد در هر موضوع بحثی باشد.

به دلیل اغراق و توهماتی که وجود دارند، فرد خودشیفته ممکن است همیشه موفق نباشد. اگر آنها در انجام کاری شکست بخورند، باید مطمئن باشید که توجیه‌ها و بهانه‌های زیادی را برای شکست خود می‌آورند. آنها هیچگاه به تقصیر و خطاهای خود اعتراف نمی‌کنند. همیشه یک چیز یا شخص دیگر را به عنوان مقصر تصور می‌کنند.

به فانتزی‌های موفقیت توجه کنید: هرچند داشتن رویاهای موفقیت کاملا طبیعی است، اما فرد خودشیفته تنها بر روی آن تمرکز می‌کند. آنها درباره موفقیت نامحدود، قدرت، زیبایی یا هر نماد بزرگی دیگر صحبت می‌کنند. این توهمات بی‌شک باعث خود بزرگ‌نمایی فرد می‌شود، حتی اگر به طور واقعی کارهای ویژه‌ای انجام نداده باشند.

در بیشتر مواقع این فانتزی‌ها دست یافتنی نیستند همین باعث می‌شود که فرد خودشیفته از کسی که این موضوع را بیان می‌کند خشمگین شوند.

به سخنان خودخواهانه توجه کنید: افرادی که خودشیفتگی دارند، ترجیح می‌دهند از کلمه “من” در جملات خود استفاده نکنند. وقتی شخص خودشیفته ادعایی می‌کند، این ادعا نه برای آغاز بحث است، بلکه برای پایان دادن به گفتگو می‌باشد.

اگرچه ممکن است به نظر کمی متناقض بیاید، اما شخص خودشیفته دوست ندارد هنگام صحبت درباره ایده‌های خود از کلمه “من” استفاده کند. آغاز یک جمله با عباراتی مانند “من فکر می‌کنم” یا “به نظر من” نشان می‌دهد که فرد صحبت کننده از صحت کامل حرف‌های خود مطمئن نیست و قادر به پذیرش نقدها است.

آیا اختلال خودشیفتگی درمان دارد؟

اختلال خودشیفتگی قابل درمان است. درمان اختلال خودشیفتگی معمولا ترکیبی از روش‌های مختلف است، از جمله مشاوره روانشناختی، درمان دارویی، و مداخلات گروهی. هدف اصلی درمان این اختلال، کمک به فرد برای بهبود خودآگاهی، تغییر الگوهای رفتاری ناسالم و افزایش تعاملات موثر و سالم است.

مشاوره روانشناختی می‌تواند به فرد کمک کند تا الگوهای رفتاری ناسالم خود را شناسایی و تغییر دهد، افزایش خودآگاهی و توانایی درک نیازها و احساسات خود، و بهبود روابط بین فردی. در صورت نیاز، ممکن است درمان دارویی نیز در نظر گرفته شود، به خصوص در مواردی که عوارض دیگری همچون اضطراب یا افسردگی همراه با اختلال خودشیفتگی وجود دارد.

به هر حال، مهم است که درمان اختلال خودشیفتگی توسط متخصص حوزه روانشناسی و روانپزشکی صورت بگیرد تا بهبودی مؤثر و بلندمدت برای فرد ممکن باشد.

اختلال شخصیت خودشیفته

کنترل اختلال خودشیفتگی

کنترل اختلال خودشیفتگی نیازمند تلاش و تمرین مداوم است. در ادامه، چندین راهکار برای کنترل این اختلال را بررسی خواهیم کرد:

خودآگاهی: اولین قدم در کنترل اختلال خودشیفتگی، ایجاد خودآگاهی درباره الگوها و رفتارهای خودتان است. سعی کنید به خودتان نگاهی موضوعی داشته باشید و الگوهای ناسالم رفتاری خود را شناسایی کنید.

مشاوره روانشناختی: مشاوره با یک روانشناس متخصص در اختلال خودشیفتگی می‌تواند بسیار مفید باشد. این روش به شما کمک می‌کند تا الگوهای ناسالم رفتاری خود را تغییر دهید و بهبودی روانی و ارتباطی بیشتر داشته باشید.

توانمندسازی احساسات: تلاش کنید برای توسعه توانایی‌های احساسی خود، از جمله درک و مدیریت احساسات، ارتباط برقرار کردن با دیگران و به اشتراک گذاشتن نیازها و احساسات خود.

تمرین همدلی: توجه خود را به دیگران و محیط اطراف افزایش دهید. تلاش کنید درک و همدلی نسبت به نیازها و احساسات دیگران را تقویت کنید و از تمرین‌هایی مانند تمرینات همدلی و تعاملات مثبت با دیگران استفاده کنید.

استفاده از تکنیک‌های مدیریت استرس: اختلال خودشیفتگی ممکن است با استرس و اضطراب همراه باشد. به دنبال روش‌های مدیریت استرس مانند تمرینات تنفس عمیق، مدیتیشن و ورزش منظم باشید.

تمرکز بر روابط سالم: تلاش کنید روابط سالم و متعادل با دیگران برقرار کنید. این شامل ارتباط‌های صمیمی، احترام به نیازها و حقوق دیگران و قدردانی از دیگران است.

کنترل اختلال خودشیفتگی

نتیجه گیری

اختلال خودشیفتگی قابل درمان است و می‌توان با مشاوره روانشناختی و تمرین شخصی تغییراتی در رفتار و تفکر خود ایجاد کرد. درمان این اختلال ممکن است طولانی و چالش‌برانگیز باشد و نیاز به همکاری با متخصص روانشناسی و روانپزشکی دارد. با خودآگاهی، تمرین‌های مداوم و همکاری با متخصصان، فرد مبتلا می‌تواند روابط سالم‌تری برقرار کند و الگوهای ناسالم رفتاری خود را تغییر دهد.

2 Responses
  1. فکر نمیکنم چیزی به اسم خودآگاهی که نوشتین جواب بده
    چطور میشه یک نفر خودشیفته قبول کنه که باید آگاهی نسبت به خودش پیدا کنه؟

  2. واقعا ای کاش آدمهای خودشیفته رو میشد فرستاد یه شهر دیگه یا یک کشور دیگه ببینیم با هم کنار میان یا نه
    اسم اون کشور رو هم میگذاشتیم، کشور خودشیفتگان.
    خدا نصیب نکنه یکی از دوستانم با یک مرد خودشیفته ازدواج کرده خون به دل کرده همه رو
    من نمیدونم اینها چطوری بزرگ شدن؟ چرااینجورین؟ چی تو مغزشون میگذره؟ آیا واقعا درمان میشن؟
    جدی جدی خودشیفتگی درمان داره؟ من که زیاد امید ندارم راه حل همون کشور خودشیفتگانه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *