Search
Close this search box.
علت افسردگی کودکان + 10 دلیل اصلی

دلایل افسردگی کودکان

افسردگی کودکان می‌تواند دلایلی مختلفی داشته باشد که از جمله‌ی آن‌ها این موراد است: زمینه‌های ژنتیکی، ناتوانی‌های جسمانی، بیماری‌های خاص، مشکلات هورمونی، ناسازگاری با جامعه، پرخاشگری والدین، فقدان والدین، ناکامی‌های مختلف، انواع کمبودها از جمله امکانات رایج، کمبود برخی ویتامین‌ها.

در این مقاله از تفکرآگاه در بخش روانشناسی کودک به این مهم می‌پردازیم.

زمینه‌های ژنتیکی

زمینه‌های ژنتیکی یکی از عوامل مهم در ایجاد افسردگی در کودکان به شمار می‌آید. کودکانی که والدین یا بستگان نزدیکشان سابقه ابتلا به افسردگی دارند، احتمال بیشتری برای مواجهه با این اختلال روحی دارند. تحقیقات نشان داده است که عوامل ژنتیکی می‌توانند بر روی شیمی مغز تأثیر گذاشته و حساسیت افراد به شرایط روانی را افزایش دهند. در این راستا، الگوهای وراثتی می‌توانند منجر به تغییرات بیوشیمیایی در مغز شوند که در نهایت باعث بروز افسردگی می‌گردند. این نکته حائز اهمیت است که اگرچه ژنتیک نقش مهمی دارد، اما تعامل آن با عوامل محیطی نیز باید در نظر گرفته شود، زیرا ممکن است کودکانی که از لحاظ ژنتیکی در معرض خطر هستند، تحت تأثیر محیط حمایتی و مثبت کمتر دچار افسردگی شوند.

 

ناتوانی‌های جسمانی

کودکانی که با مشکلات یا ناتوانی‌های جسمانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، ممکن است به دلیل محدودیت‌هایی که این ناتوانی‌ها برای آن‌ها ایجاد می‌کنند، دچار افسردگی شوند. این کودکان ممکن است احساس کنند که با دیگران متفاوت‌اند و این احساس می‌تواند منجر به انزوا و عدم اعتماد به نفس شود. ناتوانی‌های جسمی می‌توانند فعالیت‌های روزمره، بازی و تعاملات اجتماعی را محدود کرده و به‌تدریج باعث ایجاد احساس ناامیدی و غم در کودک شوند. علاوه بر این، فشارهای روانی ناشی از مواجهه با ناتوانی و همچنین مشکلات مربوط به پذیرش اجتماعی می‌تواند به شدت بر روحیه و وضعیت عاطفی کودک تأثیر بگذارد. بنابراین، نیاز به حمایت عاطفی و مشاوره در این زمینه بسیار حیاتی است.

 

بیماری‌های خاص

ابتلا به بیماری‌های مزمن یا جدی مانند دیابت، سرطان و دیگر اختلالات پزشکی می‌تواند به شدت بر وضعیت روحی و عاطفی کودکان تأثیر بگذارد. این بیماری‌ها نه‌تنها نیاز به درمان‌های مکرر دارند بلکه می‌توانند فشار روانی زیادی را بر روی کودک و خانواده او وارد کنند. احساس ناامیدی، ترس از آینده و نگرانی درباره عواقب بیماری می‌تواند منجر به بروز علائم افسردگی در کودک شود. همچنین، این کودکان ممکن است با محدودیت‌هایی در فعالیت‌های اجتماعی و تفریحی روبرو شوند که به انزوا و افسردگی بیشتر منجر خواهد شد. در این موارد، حمایت خانواده و متخصصین بهداشت روان بسیار اهمیت دارد تا کودک بتواند با چالش‌های روحی ناشی از بیماری خود بهتر کنار بیاید.

 

مشکلات هورمونی

تغییرات یا اختلالات هورمونی در دوران کودکی می‌تواند تأثیر عمیقی بر وضعیت روحی و روانی آن‌ها داشته باشد. به‌ویژه در دوره بلوغ، نوسانات هورمونی می‌توانند به تغییرات خلق و خو و رفتارهای اجتماعی منجر شوند. این تغییرات ممکن است باعث شوند که کودک احساس عدم ثبات کند و به راحتی به تحریک‌های محیطی پاسخ دهد. در برخی موارد، نوسانات هورمونی می‌توانند علائم افسردگی را تشدید کرده و کودک را در معرض احساسات منفی و اضطراب قرار دهند. آگاهی از این تغییرات و حمایت از کودک در این دوران حساس می‌تواند به کاهش احساس ناامیدی و افسردگی کمک کند.

 

ناسازگاری با جامعه

کودکانی که در سازگاری با محیط اجتماعی خود دچار مشکل هستند، ممکن است احساس طردشدگی و عدم پذیرش کنند. این احساسات به مرور زمان می‌تواند منجر به بروز افسردگی شود. عواملی مانند فشارهای اجتماعی، رفتارهای خشن یا قضاوت‌های نادرست از سوی همسالان می‌تواند به شکل‌گیری احساسات منفی در کودک منجر شود. وقتی کودک احساس کند که نمی‌تواند با دیگران ارتباط برقرار کند یا از سوی آن‌ها پذیرفته نشده است، احتمال بروز افسردگی در او افزایش می‌یابد. بنابراین، ایجاد محیط‌های اجتماعی مثبت و حمایتی می‌تواند به افزایش اعتماد به نفس و کاهش احتمال بروز افسردگی کمک کند.

 

اختلافات و پرخاشگری والدین

محیط خانوادگی نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری سلامت روان کودکان دارد. زندگی در محیطی که اختلافات زوجین زیاد است و والدین رفتارهای پرخاشگرانه دارند یا به‌طور مداوم کودک را تحت فشار قرار می‌دهند، می‌تواند باعث ایجاد احساس ناامنی و افسردگی در کودک شود. این نوع رفتارها ممکن است باعث شود که کودک احساس کند که مورد محبت و حمایت قرار نمی‌گیرد و این احساس می‌تواند به بروز اختلالات عاطفی منجر گردد. کودکانی که در چنین محیط‌هایی رشد می‌کنند، ممکن است به‌طور مداوم احساس تنش و اضطراب داشته باشند و این موضوع می‌تواند بر روابط اجتماعی آن‌ها تأثیر منفی بگذارد. بنابراین، توجه به رفتارهای والدین و ایجاد یک محیط حمایتی و مثبت می‌تواند به پیشگیری از افسردگی در کودکان کمک کند.

 

فقدان والدین

فقدان یکی از والدین یا عدم حضور آنها در زندگی کودک می‌تواند تجربه‌ای بسیار دردناک و تأثیرگذار باشد. این احساس فقدان می‌تواند به شدت بر روحیه کودک تأثیر بگذارد و منجر به بروز احساس تنهایی و ناامیدی شود. در این شرایط، کودک ممکن است با احساساتی همچون غم، خشم و سرخوردگی روبرو شود که می‌تواند به افسردگی منجر گردد. این تجربه ممکن است تأثیرات طولانی‌مدتی بر روی رشد عاطفی و اجتماعی کودک داشته باشد و او را از ارتباطات سالم با دیگران دور کند. به همین دلیل، حمایت عاطفی و فراهم آوردن محیطی امن و محبتی برای کودک در این شرایط بسیار ضروری است.

 

ناکامی‌های مختلف

ناکامی‌های مختلف می‌توانند به عنوان یک عامل کلیدی در بروز افسردگی در کودکان عمل کنند. کودکانی که با موانع و چالش‌های مکرر در زندگی روزمره خود روبرو هستند، ممکن است احساس ناتوانی و یأس کنند. این ناکامی‌ها می‌تواند در قالب عدم موفقیت در تحصیل، مشکلات در روابط اجتماعی یا حتی ناامیدی در فعالیت‌های ورزشی بروز یابد. وقتی کودکان با احساس ناکامی مکرر مواجه می‌شوند، به تدریج ممکن است باور کنند که تلاش‌هایشان بی‌فایده است و به همین دلیل از شرکت در فعالیت‌های جدید و جالب خودداری کنند. این احساس ناامیدی و کمبود انگیزه می‌تواند به بروز افسردگی و انزوا در آن‌ها منجر شود، لذا ضروری است که والدین و معلمان با ارائه حمایت و تشویق به فرزندان خود کمک کنند تا از این ناکامی‌ها عبور کنند.

 

انواع کمبودها از جمله امکانات رایج

کمبود امکانات و منابع می‌تواند به طور قابل توجهی بر وضعیت روانی کودکان تأثیر بگذارد. کودکانی که در شرایط اقتصادی ضعیف یا محیط‌های اجتماعی نامساعد بزرگ می‌شوند، ممکن است دسترسی کمتری به فرصت‌های آموزشی، تفریحی و اجتماعی داشته باشند. این کمبودها می‌تواند باعث ایجاد احساس محرومیت و نارضایتی در کودک شود و به تدریج به افسردگی منجر گردد. به‌علاوه، نبود امکانات مناسب مانند کتاب، بازی‌های آموزشی، و محیط‌های سالم برای بازی و تفریح می‌تواند بر روی رشد اجتماعی و عاطفی آن‌ها تأثیر منفی بگذارد. در نتیجه، فراهم آوردن شرایط مساعد برای کودکان در این زمینه‌ها می‌تواند به کاهش استرس و بهبود کیفیت زندگی آن‌ها کمک کند.

 

کمبود برخی ویتامین‌ها

کمبود ویتامین‌ها و مواد مغذی نیز می‌تواند به بروز افسردگی در کودکان منجر شود. برخی از ویتامین‌ها و مواد معدنی، به‌ویژه ویتامین D و ویتامین B12، نقش مهمی در عملکرد صحیح مغز و سلامت روان دارند. کمبود این مواد مغذی می‌تواند به اختلالات خلقی، خستگی و مشکلات تمرکز منجر شود. همچنین، این کمبودها ممکن است بر روی سیستم ایمنی کودک تأثیر منفی بگذارد و آن‌ها را در معرض بیماری‌های جسمی و روانی قرار دهد. والدین و مراقبان باید به تغذیه مناسب کودکان توجه داشته باشند و در صورت لزوم، از مشاوران تغذیه یا پزشکان برای بررسی وضعیت تغذیه‌ای آن‌ها کمک بگیرند تا از بروز مشکلات روحی و جسمی جلوگیری کنند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *